9 ماهه شدن عمرم و سالگرد پیوند منو بابایی
سلام سلام عسلکم
پسر گلم سلام انشاالا که همیشه سالمو سر حال باشی.
چی بگم از این دو ماهی که انقدر برام سخت گذشت که حتی دوست ندارم بهش فکر کنم خیلی بد بود همش تو مطب دکترا بودم ولی خوب ارزششو داشت که پسرم حالش خوب شدو این مشکل شکر خدای مهربون برطرف شد و الان در خدمت گل پسر هستم تا وبشو به روز کنم.
خوب مامانی بریم سراغ شیرین کاریهات که دل همه رو بردی ماشاالا هزار ماشالا شیطنتات زیاد شده و کلی چیزای جدید یاد گرفتی برای مامانی دسدسی میکنی کاملا سینه خیز میری چهاردستو پا هم عقبی میری و رو به جلو میترسی که بری تا یه اهنگ میشنوی نینای میکنی و خودتو هی تکون میدی تا تو ماشین بابایی اهنگ میزاره میرقصی و عاشق اهنگ عمر گل لاله ای اگر مشغول هر کاری باشی تا صدای این اهنگو میشنوی شروع میکنی خودتو تند تند تکون میدی که ضعف میکنم برات با مامان دالی میکنی و سرتو از پهلو تکون میدی که یعنی دالی .عاشق این هستی که نگه دارمت تا تاتی تاتی کنی یکم ترسو تشریف داری تا بابایی یکم میبرتت بالا محکم لباسشو میکشی و خودتو میچسبونی بهش .
خیلی پسر گلی هستی وقتی شیر میخوری میزارمت تو جاتو خودت میخوابی مامانی رو اذیت نمیکنی پستونکم که خیلی وقته نمیخوری و این خیلی عالیه فقط نمیدونم گل پسر چرا دندون در نمیاره.
تو خونه تکونی هم مامانو اذیت نکردی البته خدا مادرمو برام نگه داره که خیلی کمکم کرد و ازش ممنونم.
اتفاق مهم دیگه ای که افتاد سالگرد ازدواج مامان بابا بود که خیلی خوب بودو با مامانم چهارتایی جشن گرفتیم و امیدوارم همیشه تا سالیان سال باهم خوش و خرم و با صحت کنار هم باشیم انشاالا
یه سری عکس از گل پسری انداختم البته به سختی چون مامانی اجازه نمیدی.
این عکس برای زمانیه که رادینم مریض بود و ما طبق معمول خونه مامان گلم بودیم.
وقتی رادینو رامیلا به پست هم میخورن خدا به داد ما برسه
رادین مامان اینطوری تو خونه تکونی کمکم کرده
وقتی رادین میره ددر خیلی خوشحاله
رادین وقتی از خواب پا میشی قیافه ات خیلی خنده داره که من عاشقشم انقدر بوست میکنم تا سیرشم.